من الغريب الي الحبيب
اثرات جنگ تحميلي
  کمتر از دو سال پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹، رژیم عراق جنگ ناخواسته‌اى را علیه ایران به راه انداخت و تجاوز سراسرى خود را به خاک ایران شروع کرد. حملات مکرر زمینى، دریائى و هوائى و پیشروى لشکریان صدام در ضمن برانگیختن مقاومت ملى و سراسرى، دشوارى‌ها و نابسامانى‌هاى عدیده‌اى را در ”مناطق جنگ‌زده“ خاصه در استان‌ها و ایالات غرب و جنوب‌غربى و تا حدى جنوب ایران به‌وجود آورد: مناطق روستائى و شهرهاى زیادى ویران و بخشى از مردم آن به مهاجرت ناخواسته به سایر نقاط استان یا تهران و سایر نقاط ایران پرداختند.  
 
  این جنگ تحمیل شده که به‌تدریج ابعاد گسترده‌ترى یافت و به بمباران‌ها و موشک‌باران‌ها زیادى به شهرهاى دور و نزدیک مرز ایران و عراق منجر شد، پیامدها و عوارض سیاسى، اقتصادى، نظامى و خاصه اجتماعى و فرهنگى فراوانى داشت که مدت ۸ سال هر روز بر ابعاد آن افزوده مى‌شد.  
 
  یکى از عمده‌ترین عوارض اجتماعى آنکه خود پیامدهاى فرهنگى دیگرى در برداشت نابسامانى و بى‌خانمانى مردم بر اثر تخریب شهرها و مسکن مردم جنوب و غرب کشور بود که منجر به مهاجرت‌هاى دسته‌جمعى از نقاطى که مورد تجاوز قرار گرفته به نقاط امن‌تر بود.  
 
  مهاجرت، خود مسائل عدیده‌اى را در جامعه پذیرنده مطرح مى‌کند که کم‌ترین آن بروز تعارضات فرهنگى و برهم خوردن روال عادى زندگى مهاجرین است.  
 
  در ابتدا که مهاجرت به‌صورت گسترده نبود مسئلهٔ مهاجرت جنگ‌زدگان نیز چندان مورد توجه قرار نگرفت و مسائل مهاجرین در دفترى متمرکز در وزارت کشور مورد رسیدگى قرار مى‌گرفت. اما با ادامهٔ جنگ و گسترش خرابى‌ها و ابعاد فاجعه خرابى‌هاى بى‌شمارى در شهرها و مناطق مرزى به‌وجود آمد. به‌طورى که دفتر مزبور پاسخگوى نیازها نبود و نهاد جدیدى به‌نام ”بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی“ تدارک دیده شد تا به اشکالات عدیده‌اى که مهاجرین جنگ با آن روبه‌رو بودند رسیدگى و اشکالات مرتفع گردد. همچنین کمک‌رسانى در ستادها و شوراهاى محلى و مساجد نیز متمرکز بود اما به‌تدریج ”بنیاد“ جاى همهٔ آنها را گرفت.  
 
  استقرار مهاجرین از ابتدا به دو شکل عمده صورت مى‌گرفت، تعداد قابل ملاحظه‌اى از آنها در ارودگاه‌هائى که به همین منظور در نقاط مختلف استان‌هاى جنوب‌ و غرب برپاى مى‌شد، استقرار مى‌یافتند و عدهٔ قابل ملاحظهٔ دیگر از افراد و خانواده‌ها به شهرهاى بزرگ دور و نزدیک کوچ کرده هر پناهگاهى که مى‌یافتند مسکن مى‌گزیدند. گذشته از منازل فراریان رژیم گذشته، خوابگاه‌هاى دانشجوئى (دانشگاه‌ها از سال ۵۹ تا حدود ۶۳ تعطیل بود) و یا خوابگاه‌هاى دیگرى که به همین منظور تدارک دیده شده بود مستقر مى‌شدند. گروه اول در سطح استان‌هاى جنوبى یا نزدیک مناطق جنگ‌زده در اردوگاه‌ها باقى مى‌ماندند و گروه دوم مهاجرین در شهرهاى تهران، مشهد، شیراز، اصفهان... اسکان یافتند که با محیط جدید و نامأنوسى روبه‌رو شدند. مخصوصاً زن‌ها و کودکانى که از محیط‌هاى روستائى و یا شهرهاى مرزى مهاجرت کرده بودند به‌صورت گروه آسیب‌پذیر مهاجرین درآمدند.  
 
  به لحاظ حضور مهاجرین در شهرها و اردوگاه‌ها دو نوع مهاجر به چشم مى‌خورد. یکى مهاجرت به‌منظور استقرار مستمر در یک محل و دوم مهاجرت‌هاى موقتى و موضعی. مهاجرین مستمر یا دائمى ساکنان شهرها و مناطقى بودند که از همان ابتداى جنگ در تیررس دشمن قرار گرفتند و با از دست دادن منازل مسکونى و وسایل زندگى خود به سایر شهرها یا اردوگاه‌ها انتقال یافته در آنجا مستقر شدند و توان انتقال به‌جاى دیگر یا بازگشت را نداشتند. بیشتر این مهاجرین از شهرهاى آبادان، خرمشهر، قصرشیرین و شهرهائى نظیر آن مهاجرت کرده بودند. اما دستهٔ دوم مهاجرینى بودند که بعضاً براى مدتى کوتاه و به‌صورت موقت به هنگام حملات موشکى به شهرها، به نقاط دیگرى نقل مکان مى‌دادند اما پس از قطع موشک‌باران به مناطق مسکونى خود باز مى‌گشتند، مانند برخى مهاجرین شهرهائى مانند دزفول که با اوج‌گیرى جنگ به نقاط امن‌تر مى‌رفتند و پس از مدتى به منازل خود باز مى‌گشتند.  
 
  هر یک از این گروه مهاجرین داراى مسائل خاص خود هستند و مشکلات اقتصادى، اجتماعى روانى و فرهنگى ویژه‌اى آنها را آزار داده است. گروه اول مسائل عام جنگ‌زدگان است که از نخستین روزهاى جنگ ظاهر شده و هر روز بر ابعاد آن افزوده مى‌گردید، مانند مشکلات سکونت و زندگى و معیشت و کار.  
 
  اما گروه دوم مسائلى هستند که در اثر تغییر محیط با آن روبه‌رو شده‌اند، مانند نامأنوس بودن با محیط جدید، توقعات تازه در محیط شهرهاى بزرگ، زندگى در آپارتمان و هتل، نداشتن وسایل و امکانات کافى براى زندگی.  
 
  در مورد ساکنین مناطق جنگ‌زده که تغییر مکان نداده یا موقتاً تغییر مکان داده‌اند مانند شهرهاى دزفول و ایلام، شاهد مسائل و مشکلات از نوع دیگر هستیم که به بحث جداگانه‌اى نیاز دارد؛ برخى تحقیقات اولیه نشان مى‌دهد که در اینگونه شهرها نیز آسیب‌هاى اجتماعى ناشى از تعارضات روحى خاصه پس از خاتمهٔ جنگ رو به فزونى بوده است.  
 
  به‌طورى که در شهر کوچکى مثل ایلام طى سه سال اخیر (از ۶۷ به بعد) بیش از ۱۳۴ مورد خودکشى و خودسوزى ملاحظه شده (۱) به‌ حدى که افزایش تعداد خودکشى که تا این میزان بى‌سابقه بوده اجراء یک طرح تحقیقاتى خاصى را در این مورد ویژه ایجاب کرده است.

aftab.ir

جمعه 1389/5/29 13
برچسب ها :
عمليات بيت المقدس

عملیات بیت المقدس تحت عنوان سلسله عملیات های کربلا از 9/1/61 بلافاصله بعد از عملیات فتح المبین اغاز شد.تدبیر کلی این بود که قبل از این که متجاوزین از ضربه نبرد فتح المبین به خد ایند نیروهای ایران سومین منطقه راهبردی را ازاد کنند.در همین راستا در طراحی عملیات تهاجم از طریق عبور از کارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس ازاد سازی خرمشهر مد نظر قرار گرفت منطقه  عملیاتی بیت المقدس با وسعتی حدود5هزار و 400کیلومتر مربع،ازشمال به کرخه نور و هویزه ،از جنوب به شط العرب و خرمشهر،از شرق به رود کارون و از غرب به هورالعظیم و دژمرزی عراق محدود می شود.

 

از نقاط حساس و راهبردی منطقه می توان به بندرخرمشهر،اروندرود،جفیر،کرخه نور،جاده اسفالته اهواز-خرمشهر و رودخانه کارون اشاره کرد.

 

عملیات پیروز بیت المقدس  که منجر به ازادسازی خرمشهر پس از 575 روز شد،ضربه سهمگین وتعیین کننده ای بر پیکر دشمن وارد ساخت و تمامی معادلات و ذهنیت هایی را که در مورد توانایی و قابلیت های نظامی ایران وجود داشت تغییر داد.

 

در حالی که اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان اخرین و مهم ترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در مذاکرات صلح تلقی می شد، ازادسازی این شهر می توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامی اش باشد. این عملیات در 4 مرحله طرح ریزی شد و با توجه به اینکه منطقه عمومی غرب کارون اخرین منطقه مهمی بود که همچنان در اشغال عراق قرار داشت،از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند و از سوی دیگر عراق نیز که طراحی عملیات ازادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح اامبین قطعی می پنداشت و از اهمیت و جایگاه این شهر در دفاع از بصره اگاه بود بر ضرورت حفظ این منطقه تاکید داشت.از این رو بلافاصله بعد از عملیات فتح المبین در حالی که قوای ارتش بعثی در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می شد به تمام یگان های تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا که متشکل از نیروهای زمینی ارتش و سپاه بودند و شهید صیا شیرازی فرماندهی نیروی زمینی ارتش و همچنین فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا از سوی ارتش و سردار محسن رضایی فرماندهی قرارگاه از سوی سپاه را بر عهده داشت دستور داده شد تا ضمن بازسازس و تجدید قوا به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.عملیات بیت المقدس با هماهنگی کامل ارتش و سپاه در شب دهم اردیبهشت 1361 اغاز شد.
چهارشنبه 1389/5/27 11
برچسب ها :
درباره وبلاگ
اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن. **فرازی از وصیت نامه شهید زین الدین**
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 39169
تعداد نوشته ها : 36
تعداد نظرات : 4
پخش زنده
X