من الغريب الي الحبيب
جوانان را در مواجهه با لجن‏زار بى‏بند و بارى تنها نگذاريد

رها كردن جوانان به حال خود و عدم توجه به بنيانهاى اخلاقى و تربيتى آنها و عدم تلاش براى حفظ عفت عمومى، ضربات خائنانه‏اى است كه بعدها نتايج اندوهبار آن مشخص خواهد شد.

 پايگاه خبري انصارحزب الله:«معنويت و اخلاق»، فصول مميز انقلاب اسلامى با ساير انقلاب‏هاى جهان به شمار مى‏آيند. در انقلاب‏هاى بزرگ‏اجتماعى كه طى سده‏هاى اخير در سر تا سر دنيا به وقوع پيوسته است، شعارهايى چون آزادى، برابرى و استقلال،براى اصلاح زير ساختهاى اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى مطرح شده است اما به دليل حاكميت اومانيسم(فردگرايى) و گفتمان مدرنيته بر اكثر اين انقلاب‏ها دين و معنويت و اخلاق در هيچ يك از آنها راهى نداشته و حتى‏برخى از مشهورترين انقلابهاى قرون اخير نظير انقلاب اكتبر روسيه و انقلاب كبير فرانسه در بطن شعارهاى خود نوعى‏دين‏ستيزى و معنويت‏گريزى را تجويز نموده و اخلاق مبتنى بر معنويت را نكوهش كرده‏اند.
 
اما انقلاب اسلامى ايران كه در دهه‏هاى پايانى قرن بيستم به وقوع پيوست، علاوه بر آنكه آرمانهايى چون عدالت،آزادى و استقلال را در بطن خود داشت، معنويت و اخلاق را به عنوان ركن ركين آرمانهاى خود و اصلى‏ترين‏استوانه‏هاى زندگى بشرى معرفى كرد و در هنگامه‏اى كه به دليل استيلاى جهانى سكولاريسم (جدايى نهاد دين ازسياست و دولت) سخن گفتن از دين و اخلاق، ارتجاع و پسرفت به شمار مى‏رود، با پيش كشيدن سيادت اخلاقى‏مبتنى بر آموزه‏هاى دينى، طرحى از براى جهان خسته از مدرنيته در انداخت، طرحى كه به سرعت عالمگير شد و به‏زودى به عنوان اصلى‏ترين رقيب ايدئولوژى سرمايه‏سالارانه ليبرال دمكراسى مطرح شد. 

پس از پيروزى انقلاب، قانون اساسى جمهورى اسلامى كه در حقيقت آيينه آرمانها و ايده‏هاى انقلاب است، بسط معنويت و تعالى اخلاقى جامعه به عنوان اصلى‏ترين وظايف نظام دولت برآمده از انقلاب در نظر گرفته شد و بر اين‏اساس تمامى مسؤولين نظام نسبت به رشد و گسترش اخلاق و معنويت در جامعه تعهد و تكليف دارند. خوشبختانه پس از پيروزى انقلاب اسلامى از آنجا كه خود ملت، سكاندار اصلى اين تحول عظيم فرهنگى،اجتماعى و سياسى بودند، مظاهر اخلاق دينى به سرعت در سطح جامعه گسترش يافت و با فرهنگ‏سازى جدى‏انقلابيون، مظاهر فساد اجتماعى و فسق و فجور و بى‏بند و بارى كه رژيم ستمشاهى درصدد گسترش آنها به ويژه درميان نسل جوان بود، برچيده شد. 

در ميان نمادهاى تجلى آرمان اخلاق و معنويت انقلاب، «حجاب» و «عفاف» از مهمترين نمونه‏ها به شمار مى‏آيند.تئوريسين‏هاى انقلاب اسلامى از ابتداى آغاز نهضت ،بر حضور زنان به عنوان قشر بزرگى از جامعه در عرصه مسايل‏اجتماعى و فرهنگى تاكيد جدى داشتند و حضرت امام(ره) به عنوان رهبر انقلاب، زنان را به عنوان عامل و زمينه‏سازاعتلاى اخلاقى و تربيت درست مردان به شمار مى‏آوردند. به همين لحاظ انقلاب اسلامى نه تنها حضور زنان درعرصه فعاليتهاى اجتماعى را نفى نكرد، بلكه موجبات حضور بيش از پيش آنها را در همه عرصه‏ها فراهم آورد؛ به‏گونه‏اى كه اين امر موجب تعجب بسيارى از ناظران خارجى را كه تصور نادرستى از اسلام داشتند، شد. 

انقلاب اسلامى با خود نمونه‏اى از حضور عفيفانه زنان در عرصه فعاليتهاى اجتماعى به ارمغان آورد كه امروزه دربسيارى از كشورهاى اسلامى الگو قرار گرفته است. در طى سالهاى اوليه پس از پيروزى انقلاب و به ويژه در دوران دفاع مقدس، اين الگو در سطح جامعه فرصت همه‏جانبه‏اى پيدا كرد و فضايى اخلاقى و توأم با عفت بر جامعه حاكم بود. البته وجود اين فضا تنها ناشى از تعهد مسؤولين‏و مديران كشور به تعالى اخلاقى جامعه نبود، بلكه در سطح جامعه نيز يك وجدان عمومى بيدار و حساس وجودداشت كه اجازه خدشه‏دار شدن عفت عمومى و دست‏اندازى فرومايگان به ساحت اخلاقى جامعه را نمى‏داد. در آن‏مقطع سيستم نظارتى امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر - عليرغم آنكه در برخى موارد به نام اين اركان مقدس‏افراط كارى‏هايى صورت مى‏گرفت - در جامعه به خوبى جا افتاده بود و عناصر فاسد و بى بند و بار همواره سايه‏سنگين نظارت عمومى را بر روى خود حس مى‏كردند و جرأت و جسارت و پرده‏درى را چندان نمى‏يافتند. 

متأسفانه بعد از پايان دوران دفاع مقدس و درست از زمانى كه استراتژى دشمنان عليه انقلاب به «تهاجم و شبيخون‏فرهنگى» تعلق گرفت، افولى اخلاقى در جامعه آغاز شد كه به نظر نگارنده بخش بزرگى از اين افول اخلاقى به سستى وكاهلى برخى مسؤولين در عمل به وظيفه شرعى و قانونى خود در رابطه با «بسط معنويت و تعالى اخلاقى جامعه» بازمى‏گردد. تأسف‏بارتر اينكه سياستهاى اتخاذ شده در برخى نهادها و وزارتخانه‏هاى مسؤول در اين زمينه به گونه‏اى‏طراحى شد كه عملا در راستاى گسترش بى‏بند و بارى و تضعيف اخلاق دينى و عفت عمومى قرار گرفت، يعنى دقيقاهمان چيزى كه دشمنان در استراتژى تهاجم فرهنگى دنبال مى‏كرده و مى‏كنند. 

رشد مصرف گرايى، تبليغ مظاهر اقتصاد سرمايه‏دارى، گسترش مسابقه رفاه و تجمل، رونق دادن به مطبوعات زرد،ميدان دادن به چهره‏هاى فاسد هنرى و ادبى، ترويج و تبليغ فيلم‏هاى ضد اخلاقى و ضد فرهنگى داخلى و خارجى‏و... در كنار بى‏توجهى به عفت عمومى و تعالى اخلاقى جامعه به بهانه پايان جنگ و پرداختن به زندگى مردم و نيزتهديد آمران به معروف و ناهيان از منكر از جمله مسايلى بود كه موجب شد تا جامعه به تدريج از آن فضاى اخلاقى‏فاصله بگيرد و عناصر آلوده و فاسد داخلى با خط دهى از آن سوى آبها به تدريج تلاش كنند تا از فرهنگ عمومى‏جامعه مفاهيمى چون عفت و حجاب را حذف نموده و لودگى و هرزگى و بى‏بند و بارى را به جاى آن بنشانند.
 
متأسفانه بعد از دوم خرداد ۷۶ اين روند سرعت بيشترى به خود گرفت و دليل اين امر نيز اين بود كه متوليان جديدامور كشور نه تنها خود مسؤوليتى در رابطه با تعالى اخلاق جامعه و حفظ عفت عمومى قايل نبوده ، بلكه به‏بهانه‏هايى چون توسعه سياسى و فرهنگى و آزادى خود زمينه‏ساز بسيارى از مفاسد اخلاقى و فرهنگى شده و از سوى‏ديگر با عدم تلاش جدى براى رفع مشكلات معيشتى مردم، مفاسد اخلاقى ناشى از فقر و تنگدستى را رونق و گسترش‏داده‏اند. 

امروز در حالى كه دشمنان ملت و انقلاب با بهره‏گيرى از انواع و اقسام تجهيزات تبليغى، اخلاق و عفت جامعه‏اسلامى را هدف قرار داده و صراحتا از ترويج فساد اجتماعى به عنوان يكى از راههاى براندازى نظام نام مى‏برند،مسؤولينى كه بر اساس قانون اساسى در اين زمينه تعهد و وظيفه دارند، چشم بر واقعيات جامعه بسته ‏اند، غافل از آنكه آنچه اين روزها از بى‏عفتى و بى‏بند و بارى در سطح‏جامعه مشاهده مى‏شود، موريانه‏هايى است كه بنيانهاى اجتماعى را سست و جامعه را به انحطاط و قهقرا مى‏كشاند. رها كردن جوانان به حال خود و عدم توجه به بنيانهاى اخلاقى و تربيتى آنها و عدم تلاش براى حفظ عفت عمومى، ضربات خائنانه‏اى است كه بعدها نتايج اندوهبار آن مشخص خواهد شد.
 
جوانان ميهن ما امروزه در معرض تبليغات مفسده‏انگيز گسترده‏اى هستند كه از جانب ماشين تبليغى دشمن‏سازماندهى مى‏شود، اما از دشمن جز دشمنى انتظار نمى‏رود: سعدى از دست دوستان فرياد...! 

اما آنها كه بر مناصب قدرت و مسؤوليت نشسته‏اند  عليرغم‏ادعاى اتخاذ مواضع براساس معنويت و اخلاق، هيچ گامى براى جلوگيرى از مفاسد و يا احيا و بسط معنويت و اخلاق‏در جامعه بر نمى‏دارند، قطعا در پيشگاه خدا و مردم و اين نسل جوان مسؤول هستند. 

آنها كه دست از ايمان و ايدئولوژى شسته‏اند و در ديدگاههاى سابق خود تجديدنظر كرده‏اند نيز حداقل در قبال«مردم» - كه اين همه سنگ آنها را به سينه مى‏زنند - مسؤولند. آنچه كه اين روزها در گوشه و كنار خيابانهاى تهران وبرخى شهرهاى بزرگ از بى‏عفتى و بى‏بند و بارى مشاهده مى‏شود و روح هر انسان صاحب درك و شعورى را آزارمى‏دهد، خوره‏هايى است كه اگر در جامعه فراگير شود، تمامى بنيانهاى نظم اجتماعى را فرو خواهد ريخت و ميراث‏بزرگ اخلاقى جامعه را به باد خواهد داد و قطعا سكوت و عدم تعهد در قبال اين چنين وضعيتى به خصوص براى آنهاكه مسؤولند، خيانتى بس عظيم است. 

متأسفانه هرگاه كه دلسوزى از سر درد نسبت به چنين مصايبى هشدار مى‏دهد، عافيت‏طلبانى كه سر در لاك فروبرده، جنجال به راه مى‏اندازند كه مى‏خواهند آزادى‏مردم را بگيرند! در يوزگان قدرت و ثروت، چنان خود را به نفهمى و تجاهل مى‏زنند كه گويا در اين جامعه زندگى نمى‏كنند و آمارسرسام‏آور طلاق و اعتياد و خودكشى و زنان و كودكان خيابانى و هزار و يك معضل اجتماعى ديگر را كه نتيجه عدم‏توجه حضرات به اخلاق و عفت عمومى و دفاع غير مستقيم آنها از مروجين فساد و بى‏بند و بارى در جامعه است‏نمى‏بينند. 

تأسف‏بارتر اينكه نهادها و سازمانهايى كه مشخصا در رابطه با گسترش فرهنگ و اخلاق دينى در جامعه مسؤوليت‏دارند نيز دچار چنان انفعال و وادادگى شده‏اند كه بعضا گام در مسيرى مى‏گذارند كه نوعى همرنگ شدن با جماعت‏قاعدين از آن برداشت مى‏شود! نهادها و سازمانهاى عريض و طويلى كه داعيه اسلامى بودن دارند و از بودجه عمومى ارتزاق مى‏كنند، وظيفه‏انتقال فرهنگ اخلاقى و دينى انقلاب را به نسلهاى جديد بر عهده دارند. 

بسيارى از جوانان امروزى، از آرمانها، اهداف‏و زمينه‏هاى شكل‏گيرى انقلاب اطلاعات زيادى ندارند و همين خلأ ذهنى موجب مى‏شود تا دشمنان با چهره‏هاى‏فريبنده آنها را به خود جذب و فرهنگ فاسد خود را به آنان القا كنند. امروز قوانين و بخشنامه‏هاى زيادى در زمينه تعالى اخلاقى و بسط معنويت وجود دارد كه عملا به آنها توجهى‏نمى‏شود و مسؤولين امر بودجه اجرايى اين قوانين را دريافت ولى در عمل ظهور و بروز پيدا نمى‏كند. 

مروجين فساد وبى‏بند و بارى نير پس از آن‏كه خيالشان از بى‏تعهدى مسؤولين آسوده شده است، درصددند تا وجدان عمومى جامعه‏را كه تا به امروز عليه فساد و بى‏عفتى بوده را به تدريج غير حساس و در نهايت به نفع خود تغيير دهند. قطعا ادامه چنين روندى ساختار اخلاقى و فرهنگى جامعه را دچار انحطاط و فرسايش و فروپاشى خواهد كرد ونتيجه چنين روندى برخلاف ديدگاه خوش‏خيالان به نفع هيچكس نيست. زيرا جامعه‏يى اسلامى كه در آن فرهنگ‏فاسدان و ولنگاران عموميت يابد، هرگز روى توسعه و پيشرفت و نظم را به خود نخواهد ديد و به لحاظ فرهنگى،سياسى و حتى اقتصادى خسارتهايى بر آن تحميل خواهد شد كه جبران آنها ساليان سال به طول خواهد انجاميد. 

اين‏همان نقشه و آرزوى تماميت تمدن غربى براى اجراى پروژه «اندلسى» كردن جامعه اسلامى ايران مى‏باشد.
 و ماعليكم الابلاغ‏المبين.

منبع:انصار حزب الله

چهارشنبه 1390/6/30 18
برچسب ها :
درباره وبلاگ
اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن. **فرازی از وصیت نامه شهید زین الدین**
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 39275
تعداد نوشته ها : 36
تعداد نظرات : 4
پخش زنده
X